دو برادر دیگر شناسایی شدند. برادران قهرمانی که داستانی جذاب و تکرار نشدنی دارند
یکی کلاه سبز بر سر کرد و شد تکاور و نیروی ویژه ی کلاه سبز نیروی دریایی ارتش و دیگری کلاه آهنی هوانیروز به سر کرد و شد خلبان جت رنجر هوانیروز. اما روایتی از این دو قهرمان:
خلبان فرهاد خدامرادی . وی دارای قامتی بلند و بدنی بسیار ورزیده و از قهرمانان کشتی بود. همین خصوصیات ظاهری از اخلاق وی نیز پهلوانی بی نظیر ساخته بود. خلبان خدامرادی از خلبانان 206 جت رنجر غرب کشور بود و با اینکه هلیکوپتر جت رنجر، هلی کوپتری شناسایی تاکتیکی ست اما این شیر میادین نبرد چسبیده به خلبانان کبرا جلو میرفت. خلبان ایرج میرزایی از خلبانان کبرا میگوید:
هر بار با او پرواز میکردیم بسیار جلو می آمد و در بیسیم فریاد میزد بزنید بچه ها...ماشالا و با صدای پرصلابتش چنان روحیه ای به ما میداد که باید بگویم هر جا خدامرادی بود آنجا پشت متجاوز به خاک مالیده میشد. در بمباران پادگان ابوذر زخمی ها این پهلوان را خوب به یاد دارند که چگونه بالاسر آنها می آمد و ضمن تخلیه آنها میگفت نترسید مگه ما مردیم شمارو اینجا بذاریم! این خلبان به راستی جان بر کف 8 سال بی وقفه جنگید و در سال 91 برای همیشه در پروازی ابدی به سوی همرزمان شهیدش ما را تنها گذاشت.
اما تکاور علیرضا خدامرادی. این قهرمان بی بدیل کلاه سبز نیروی دریایی قد و قامتی مانند برادر داشت و از پهلوانان سلاح سنگین تکاوران دریایی بود. از حماسه های او فقط میگوییم که این کلاه سبز که ترسی نمیشناخت در انهدام سکوی البکر که براستی رکوردی بی نظیر در جنگ تحمیلی بود که به همراه همرزمانش این سکوی عراقی را از دور نبرد خارج کرد. خرمشهر خوب چهره ی مردانه اش را بیاد دارد که چگونه متجاوزین به خاک و ناموس ایران را یکی پس از دیگری به درک واصل میکرد. برای این قهرمان جانباز میهن آرزوی سلامتی داریم و باز هم درود میفرستیم بر مادران و پدرانی که این چنین فرزندان سلحشوری تقدیم کشور عزیزمان کردند که سپرهایی باشند برای حفظ ایران عزیزمان