گذر زمان

اتفاقات روزانه یک بازنشسته

گذر زمان

اتفاقات روزانه یک بازنشسته

روزمرگی های خودم
مجله خبری
خبرهای روزانه
نظامی ،سیاسی ، اجتماعی،فرهنگی، پزشکی
نویسندگان

ماجرای تشویق سربازی که شهید بابایی را به فرودگاه راه نداد

🔹یکی از همرزمان شهید بابایی می‌گوید: به بنده که مسئول وقت فرودگاه اهواز بودم، اطلاع دادند جلوی درب مهمان داری

🔹رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته بود، پس از سلام و احوال پرسی گفتم، جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستید؟

🔹خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی‌توانی وارد شوی، من هم منتظر ماندم تا مانع پرواز نشوم. 

🔹شهید بابایی که معاون عملیات وقت نهاجا بود از من خواست که آن سرباز نگهبانِ وظیفه شناس را مورد تشویق قرار دهم.
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی